مهم ترین وصفی است که در قصد طرفین موجود است و اگر این قصد مدنظر طرفین نبود اصلا معامله ای صورت نمی گرفت معیار شناخت وصف اساسی شخصی است نه نوعی. در هر معامله ای باید به قصد مشترک طرفین توجه نمود.
به طور مثال ممکن است یکی از طرفین عقدی مدنظرش باشد که مورد نظر طرف مقابل نمی باشد مثلا طرف قصد بیع دارد و طرف مقابل آن را به عنوان هبه قبول می کند.
یا این که طرفین در موضوع معامله دچار اشتباه می شوند و شخصی که دارای زمین های متعددی است قصد فروش زمین الف خود را دارد ولی طرف مقابل قصد خرید زمین ب را دارد.
به تعبیر دیگر عیوب اراده نیز به آن می گوییم که بارت است از اکراه که آزادی اراده را مخدوش می کند.
به جز وقف که حتما باید با الفاظ باشد (ماده 56 قانون مدنی) و نکاح طبق ماده 1062 قانون مدنی و عقود تشریفاتی که در چارچوب تشریفات خاص معنا دارد.
اراده باطنی اشخاص منطبق بر اراده ظاهری آن هاست و در تعارض بین دو اراده باطنی بر ظاهری مقدم است.