عقدی که آثار آن برحسب انشاء موقوف به امر دیگری است یعنی اثر عقد مانند تملیک یک مال یا ایجاد تعهد بلافاصله بعد از عقد حاصل نمی شود یعنی بین انعقاد عقد و آثار آن مدتی فاصله واقع می شود . حصول اثر اصلی منوط به وقوع شرطی شده است به طور مثال زمانی که می گوییم این کتاب را به شما هبه کردم اگر در آزمون قبول شوید.
1-اگر معلق علیه حاصل شود مالکیت به فعلیت می رسد.
2-اگر معلق علیه حاصل نشود عقد باطل می شود.
عقدی که آثار آن برحسب انشاء موقوف به امر دیگری نیست مانند تملیک مال و ایجاد تعهد یا به بیانی دیگر آثار آن بلافاصله بعد از عقد حاصل می شود.
عقود طبق ماده 189 ق.م از این حیث که آثار آن ها منجزا بعد از انعقاد حاصل می شود یا معلق به شرایط خاصی می گردد به دو دسته معلق و منجز تقسیم می گردند.
این روش ها ماهیت عقود جایز را تغییر نمی دهد و آن ها همچنان با فوت و حجر یکی از طرفین منحل می شود . این روش ها که تنها این عقود را غیرقابل فسخ می نماید به این شرح است:
1-عقد جایز به صورت شرط نتیجه در ضمن عقد لازم درج شود مثلا در بیعی شرط وکالتی از سوی بایع برای مشتری شود ملاک ماده 679 قانون مدنی نکته مهم در این خصوص این است که اگر عقد جایز به صورت شرط فعل در ضمن عقد لازم بیاید همچنان قابل فسخ خواهد بود چرا که این عقد به طور مستقل منعقد شده و قابلیت فسخ خواهد داشت به طور مثال ممکن است وکالت در ضمن عقد بیع به صورت شرط فعل داده شود.
2-شرط عدم فسخ عقد جایز به صورت یک شرط فعل ضمن عقد لازم آید به طور مثال وکالتی که مستقلاً منعقد می شود و ضمن عقد غیرقابل فسخ بودن آن شرط می شود ملاک ماده 679 قانون مدنی.
3-شرط عدم فسخ را ضمن عقد جایز درج کنیم که این روش مورد اختلاف حقوق دانان است ولی نظر اقوی طبق اصل آزادی طرفین را صحیح می داند.
4-با وحدت ملاک از ماده 586 قانون مدنی با تعیین مدت برای عقد جایز در ضمن عقد لازم می توانیم به هر ترتیبی که نشان از این داشته باشد که اراده طرفین بر این قرار گرفته که عقد غیرقابل فسخ باشد در این صورت در مدت تعیین شده عقد جایز قابل فسخ نیست.
کلیه عقود جایز را می توان با روش های ذکر شده غیرقابل فسخ کرد به جز دو عقد: وصیت و عده نکاح ( نامزدی) از آن جهت که:
وصیت حاوی آخرین اراده متوفی تا قبل از فوت است و دوم این که در بحث نامزدی ازدواج با شخصی بر خلاف میل باطنی مخالف اخلاق حسنه می باشد.
اگر عقد لازمی را به صورت شرط ضمن یک عقد جایز درج کنیم جایز نمی گردد چرا که عقود لازم را نمی توان برای همیشه قابل فسخ یا جایز کرد.
5-عقود جایزی که قبض در آن ها شرط لزوم است یعنی با تسلیم موضوع تعهد (قبض موضوع جعاله) لازم و غیرقابل فسخ می شود. اصطلاحا گفته می شود در این عقود قبض شرط لزوم است و دو عقد وصیت تملیکی و جعاله چنین ویژگی دارند.
وصیت تملیکی طبق ماده 830 قانون مدنی بعد از قبض موصی به توسط موصی له بعد از فوت موصی.
جعاله طبق ماده 565 قانون مدنی بعد از پایان کار و تسلیم مال موضوع جعاله،جعاله لازم می گردد.
طبق ماده 186 قانون مدنی عقودی هستند که بدون دلیل و توجیه خاصی از سوی طرفین قابلیت فسخ دارند. مثل ودیعه و عاریه و وکالت و مضاربه و جعاله.